میرزائیل

گاهی می نویسم و بودنم -آنچه به راستی اندک رنگی از حیات دارد- بیشتر مربوط به همان وقت‌ها می‌شود

میرزائیل

گاهی می نویسم و بودنم -آنچه به راستی اندک رنگی از حیات دارد- بیشتر مربوط به همان وقت‌ها می‌شود

از مقربین که مدتی پس از غائله‌ی جر و بحث فرشته‌ها بر سر سجده به انسان و اخراج شیطان و هبوط جناب آدم و آن وضعیت امنیتی ابتدای خلقت، او نیز به خاک تبعید شد.

از و در تبعید می نویسم و گفتنی‌ست که اغلب منتقدان، نوشته‌های مرا به سه دسته‌ی عمده تقسیم می‌کنند:
#در_به_دری
#دری_وری
#از_هر_دری

بایگانی

#یادداشت_1

 

دیگر دیریست که پوچی و پوکی ادعای توان عملکردی سازمان منطقه‌ی آزاد اروند در تمامی حوزه ها‌ی توسعه و پیشرفت منطقه‌ای، دست کم به خودِ ساکنان خطه‌ی رنجور و زخمی اروند به اثبات رسیده است و مدت‌هاست از بازماندگان امیدوار به اثربخشی ساختار و سازمان فعلی در گفتار و نوشتار فضای رسانه‌ای منطقه اثری به چشم نمی‌خورد، مگر اوقاتی خاص، از جمله موسم انتخابات و از سوی اشخاصی عمدتاً سیاسی و با اغراض (امراض) سیاسی که خب بماند بحثش.

 

موضوع این نوشتارِ ادامه دار اما بررسی علل شکست هیمنه‌ی سازمان منطقه‌ی آزاد در ساحت عمل نیست، بلکه قصد آوردن اشاره و نشانه‌ای از موضوعی‌ست بزرگ‌تر و آن عبارتست از: افول و حتی انقراض نظری ایده و تفکر مناطق آزاد و به خصوص منطقه‌ی آزاد اروند.

در مورد برگشتگان و توابین از آئینِ انحرافی و عرفانِ کاذبِ منطقه‌ی آزاد اروند شاید در نوبت دیگری بنویسم اما الساعه اتفاقاً نمی خواهم به دنبال آدم‌های به نسبه دیر و دور بروم! و خب اصلاً تا آقای اسماعیل خانِ زمانی؛ ریاست محترم سازمان مذکور هستند چرا راه دور؟!

 

مدت های مدید است که دنبال کردن اخبار سازمان تحت مدیریت ایشان تنها به یک نتیجه منتهی می‌گردد: برگزاری‌ نشست!

نشست بررسی و شمردن فرصت های اقتصادی منطقه و نحوه‌ی گذاشتن نتیجه‌ی شمارش تا نشست بعدی در گنجه ، نشست بررسی فرصت های گردشگری بهمان در منطقه و نحوه‌ی حفظ و حراست از قابِ حاصل آمده از نتیجه‌ی این نشست طی قرون متمادی،

 کوفت شناسی و جایابی این مفهوم در عرصه‌ی توسعهی منطقه‌ای و خلاصه سایر نشست های زهرماری مشابه و اما این آخری: هم اندیشی تأثیر تحریم ها و نقش رسانه‌ها در همگرایی ملی با حضور محمد عطریان فر!

 

من علی‌الحساب نمی‌خواهم بپرسم از علت دعوت از شخصی با سابقه‌ی جرم امنیتی در ارتباط با مسائل ملی آن هم برای طرح بحث در مسئله‌ی " همگرایی ملی"! که جناب زمانی، جوابمان را پیش‌ترها با انتصابِ (عاقبت بی‌فرجام) یکی از بستگان نزدیک خود با اتهامات شاخص و شاخدار امنیتی در یکی از پست های کلیدی سازمان داده، و ثابت کرده است که گویا با مجرمین امنیتی ندارتر از این حرف‌هاست.

 

من با اینجای سخن زمانی کار دارم که فرموده: "سنت دعوت از کارشناسان حوزه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و استفاده از نظریات، تجربیات و آرائشان در جهت "توسعه نظری" منطقه، می تواند به مدیریت توسعه مند در حوزه منطقه آزاد اروند کمک شایانی کند!"

 

و "توسعه‌ی نظری منطقه"! که به تازگی از جانب ایشان رونمایی شده به فارسیِ ساده! یعنی: حالا که نشد( و نمی شود و نخواهد شد) در حوزه عمل حرکتی انجام دهیم ای خوشا این چند صباح باقیمانده را، درآویختن به شعر و شاعری و سرایش ادبی! یعنی که"الفاتحه یا توسعه جانِ عملی"! و یعنی که: آخرین ماله را محکمتر بکش!

و البته انصاف باید که میهمان گرامی از میزبانِ گرامی؟! هم اوستادتر است در ابتذال به کار بردن زبان و کلمات فارسی در غیر معنای خود و به منظور تطهیرِ نظری ِ این ایده‌ی کج و نارس و ابترِ منطقه‌ی آزاد، آنجا که می‌سراید:

باور من بر این است نظریه برپایی مناطق آزاد تجربه پنج دهه گذشته دنیا است و کشورهایی که در مسیر توسعه گام برداشته اند موضوع نظریه مناطق آزاد را تجربه کرده اند؛ اگر بخواهیم به زبان امروز از آن سخن بگوئیم در مباحث کلی مدیریتی، مناطق آزاد همان استارتاپ ها هستند!

 

مناطق آزاد همان استارت آپ ها هستند؟! الآن اینجا استارت آپه؟!

 

یا آنجا که سروده: "موفقیت هایی که در منطقه کسب کرده اید را اگر بازنگری کنید، آنجایی که توفیقات قابل توجهی به دست آورده اید حتما ریشه اش باز می گردد به اراده مستحکمی که باور، هدایت و حمایت کرده اید."

 

توفیقات قابل توجه سازمان منطقه‌ی آزاد اروند؟! کجا؟! چی؟! کِی؟!

 

و در آخر این سرایش حماسی آنجا که فرموده: "مدیران مناطق آزاد در بستری کار می کنند که با یک سوء تفاهم گسترده دولتی مواجه هستند و با گرفتاری های متعدد فرهنگی، درگیری های سیاسی و... که وقت مدیریت ارشد را می گیرند دست به گریبانند که اگر این گرفتاری ها نباشد مدیران مربوطه قطعا گام های بلند تری در جهت توسعه مناطق می توانند بردارند."

 

سوءتفاهم بزرگ ایده‌ی شکل گیری سازمان منطقهی آزاد اروند! برای نجاتِ این منطقه‌ی زخمی و مجروح از صدمات جنگ تحمیلی هشت ساله بود. و این پایگاه ها و بنیادهای فکری سازمان است که "نشست کرده" و انقراض بزرگ ایده در راه، و بلکه اتفاق افتاده است. این وسط ماست مالی‌ها و ماله کشی هایی از این دست برای آنند که زمان باقیمانده نیز، خدای ناکرده به سوی کار و عمل و حرکت گرایش نیابد بلکه عمر شریف زیست آقایان در بستر ناز و طناز مدیریت مصروف توسعه نظری گردد و برگزاری نشست!


  • احسان نمازی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی